پیشگفتار:
وجود بشارات در مورد مظاهر مقدسه که در تمامی کتب آسمانی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بیان شده در برخی نفوس به شناختن مظهر ظهور کمک کرده ولی در برخی افراد ، همان جملات و مطالب ظاهری که به صورت رمز بیان شده ، خود حجابی برای گمراهان شده است که در گمراهی خویش بمانند. تأویلات و تفسیرات علمای هر عصر نیز بر این گمراهی دامن زده و دیدن نور حقیقت را بیش از پیش سخت کرده است. چنانچه حضرت عبدالبها درخصوص بشاراتی که در انجیل وجود دارد، فرموده اند :" ...و این عادت کل امم است که از معانی محکمه ی آیات الهیه چشم میپوشند و به تأویلات وهمیه ی متشابهه متشبث میشوند . " بنابر این این بشارات موجود در کتب الهیه نمیتوانند دلیل بر حقانیت مظاهر ظهور باشد.این مهم در مورد حقانیت حضرت اعلی و حضرت بهاءالله نیز صادق است و نباید این بشارات را به جای آیات الهیه ، از دلایل اساسیه ی اثبات حقانیت دو ظهور حضرت بهاالله و حضرت باب دانست . حضرت باب این دلایل را از جمله در کتاب "دلائل سبعه " ، از اقترانات ( قرائن ) ظهور خویش دانسته اند .
در قرآن کریم در سوره ی انفال ،آیه ی 7 میفرمایند : "وَيُرِيدُ اللّهُ أَن يُحِقَّ الحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ " ( خداوند حقانیت مظهر حق را با کلماتش اثبات میکند . ) پس دلیل حقانیت تمامی مظاهر ظهور از جمله این دو ظهور حضرت بهاالله و حضرت باب ، آثار مبارکه ی آن دو بزرگوار است که دارای دخائر عظیمه برای عالم بشریت است . این آثار درمان درد و هدایتگر بشریت است . همین هدایتگری کتب مقدسه است که اعجاز به شمار میاید و معجزه ی اصلی پیامبران نیز ، هدایتگر بودن آنهاست .
بنابر این در کنار آیات الهی که دلیل اصلی بر حقانیت ظهور حضرت باب است ، دانستن بشارات کتب آسمانی قبل و احادیث با عنوان " اقترانات " کمک به درک حقانیت آن حضرت میکند . در این مقاله سعی کرده ام که به صورت کلیشه ای ، بشارات موجود را درباره ی نام و نشان قائم، سال ظهور قائم ، محل ظهور قائم ، پیروان ایشان و آزار و اذیت و شهادت وتجدید احکام ایشان و ... جمع بندی کرده و به شما عزیزان ارائه دهم. البته این مقاله نهر کوچکی از دریای وسیع اقترانات موجود است که ان شائ الله پیوسته تکمیل میگردد .
عرفان وفایی
فروردین 88
آیاتی از قرآن در مورد تداوم ارسال پیامبران :
سوره ی الاسرا ، آیه های 77 و 78 :
"سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا " (سنتى كه همواره در ميان [امتهاى] فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشتهايم [جارى] بوده است و براى سنت [و قانون] ما تغييرى نخواهى يافت )
" أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا " ( نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار و [نيز] نماز صبح را زيرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است )
هیچ ترجمه ای برای آیه ی 77 ، زیبا تر و گویا تر از ترجمی ی مولانا - بزرگترین اسلام شناس و قرآن شناس – نیست :
گفت در قرآن خدا با عقل کل سنت ما بود ارسال رسل
سنت الله را زپی تحویل نیست زان در ارسال رسل تعطیل نیست
نام و نشان قائم :
پيامبر اكرم،صلىالله عليهوآله، درباره سيرت و روش كلى او فرمودند:
" القائم من ولدى اسمه اسمى و كنية كنيتى و شمائله شمائلى و سنة سنتى يقيمالناس على ملتى و شريعتى و يدعوهم الى كتابالله عزوجل"
قائم از فرزندان من، همنام و هم كنيه من است، خوى او خوى من سيرت او سيرت من مىباشد. مردم را بر ملت و دين من وادار مىنمايد و آنان را به سوى كتاب خدا (قرآن) فرا مىخواند. (1)
سال ظهورقائم :
در آیه ی 78 لغت " غسق " به حروف ابجد ، عدد 1260 ( سال ظهور حضرت باب ) میشود . برخی این آیه را به معنی ظاهری برپاداشتن نماز و زمان آن در نظر گرفته اند. در صورتی که با توجه به محتوای سوره، متوجه میشویم که این سوره راجع به طرح احکام نیست . پس معنی ظاهری با خود آیه که درست پس از آیه ی "سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا " آمده است ، در تناقض است . پس به برهان ثابت شد که مفهوم اصلی این آیه ، عمر اسلام است . یعنی طلوع فجر اسلام تا غروب آن و اینکه قرآن جدید در 1260 میاید .
سوره ی الاعراف ، آیه های 27و و28 29و 30:
این آیه ها توضیحی راجع به روز قیامت و خصوصیات آن است و ابدا به معنی اتفاق های ظاهری در روز قیامت نیست بلکه با توجه به این آیات ، در آن روز "گروهى را هدايت نموده و گروهى گمراهى بر آنان ثابتشده است " .
امام صادق نیز فرمودند :" اذا قام قائمه ، قامه القیامه "
سوره ی الاعراف ، آیه ی34 :
" وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ " (براى هر امتى اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش )
در مورد این آیه لازم به توضیح است که مدعیان خاتمیت پیامبر ، این آیه را خطاب به قوم های بنی اسراییل که قبل از حضرت محمد بوده اند ، میدانند. اما با نگاهی دوباره به موضوع این سوره ، متوجه خواهیم شد که این آیه مربوط به احکام مسلمین است نه هیچ قوم دیگری ( از جمله معرفی مسجد .) بنابراین این آیه از سوره نیز ، خطاب به مسلمین است.
ابن عربی در " فتوحات مکیه " از قول حضرت علی مینویسد : " در سال غرس (1260) شجره ی هدایت الهی در زمین کاشته خواهد شد."
ابن عربی و شیخ احمد احسایی ( پیش از ایمان ) از قول امام صادق ذکر کرده اند که : " و فی سنه الستین ، یظهر امره و یئلو ذکره " یعنی در سال 60 ( به تصریح ابن عربی سال 1260 ) ظهور الهی ظاهر میشود و ذکر او مرتفع میگردد.
سوره سجده آیه 5 :
" يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ " (كار [جهان] را از آسمان تا زمين اداره مىكند آنگاه در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما برمىشماريد هزار سال است به سوى او بالا مىرود .)
این آیه اشاره به هزار ساله بودن دوره ی پیامبر است ؛ که با احتساب 260 سال دوره ی امامت ، کل دوره ی اسلام 1260 سال میشود . (همان سال ظهور حضرت باب )
محل ظهور قائم :
در " دار المنظم " ( کتاب معتبر تفسیری ) در خصوص مهدی در تفسیر یک حدیث چنین آمده که : " یولد فی الفرس " یعنی امام زمان در فارس تولد میشود.
حضرت محمد نیز در توضیح قیامت میفرمایند : " لو کان العلم فی الثریا لناله رجال من فارس " ( دانش اگر در ثریا هم باشد ، مردانی از سرزمین فارس بر آن دست خواهند یافت .)
شهادت قائم :
در صفحه 908 مهدی موعود و 436 ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار آمده است: در غیبت نعمانی از ابو بصیر از حضرت صادق نقل کرده که گفت: پدرم فرمود: " لابدنا من آذربیجان لا یقوم لها شئی فاذا کان ذلک فکونوا احلاس بیوتکم و البدوا ما البدنا فاذا تحرک محرک فاسعوا الیه و لو حبوا و الله لکانی انظر الیه بین الرکن و المقام یبایع الناس علی الکتاب جدید علی العرب شدید" ، یعنی ناچار ما (اهل بیت) را در آذربایجان واقعه ای پیش آید که هیچ چیز نمی تواند با آن برابری کند.
در جای دیگر آمده است که : " داعِ الغَنَم ، یقتله الشاهِ العَجَم " ( شبان گوسفندان را پادشاه ایرانی خواهد کشت .) که شبان در آثار مسیحی ، منظور پیامبران است.
در روضه کافی صفحه198 معاویه بن وهب روایت کند که حضرت امام صادق علیه السلام به شعر ابن ابی تمثیل جسته و فرموده اند:
" در زورا هشتاد هزار نفر در نزدیکی صبح مانند قربانی کردن شتران سرهایشان بریده خواهد شد.سپس فرمودند : زورا را میشناسی ؟ گفتم فدایت شوم میگویند بغداد است . فرمود نه به ری رفته ای ؟ عرض کردم بلی . فرمود بازار حیوان فروشان رفته ای . عرض کردم بله. فرمود کوه سیاهی در دست راست جاده دیده ای ؟ عرض کردم بله. فرمود زورا آنجاست و در آنجا است که کشته میشوند هشتاد هزار نفر که هشتاد نفر ایشان از اولاد فلان هستند که همه ایشان صلاحیت خلافت دارند.گفتم جانم فدایت چه کسی ایشان را میکشد.؟ فرمود ایشان را اولاد عجم میکشد. "
دشمنان قائم :
در " عوالم " (از دیگر کتب مشهور تفسیری ) آمده است که : " یظهر من بنی هاشن صبیٌ ذو الکتابٍ و احکام ٍ جدید . الی ان قالَ و اکثرُ اعدائه العلما " ( جوانی از بنی هاشم مردم را به احکام جدید فرا میخواند و اکثر دشمنانش علما هستند .)
جدید بودن احکام و سنت قائم :
امام صادق ،عليهالسلام، فرمود:
اذا خرجالقائم يقوم بامر جديد و كتاب جديد و سنة جديدة و قضاء جديد "..."
هنگامى كه قائم خروج كند امر تازه و كتاب تازه، روش تازه و داورى تازهاى با خود مىآورد. (2)
و نيز آن حضرت،عليهالسلام، فرمود: هرگاه قيام كند:
"جاء بامر جديد كما دعا رسولالله،صلىالله عليهوآله، فى بدوالاسلام" به امر جديد خواهد آمد چنانكه پيامبر اكرم در ابتداى امر به امر جديد دعوت كرد . (3) "
امام باقر ،عليهالسلام، مىفرمايد: "فوالله لكانى انظر اليه بينالركن والمقام يبايعالناس بامر جديد و كتاب جديد و سلطان جديد منالسماء "
به خدا قسم گويا مىبينم او را كه در بين ركن و مقام از مردم بيعت مىگيرد به امر تازه و كتاب تازه كه بر عرب سخت است و سلطنتى تازه از آسمان.
در روايتى ديگر از امام صادق ، عليهالسلام، مىخوانيم كه فرمود: " اذا خرجالقائم جاء بامر جديد كما دعى رسولالله فى بدءالاسلام الى امر جديد"
هنگامى كه قائم ظهور مىكند آئين جديدى با خود مىآورد، همچنانكه رسول خدا در آغاز اسلام، مردم را به آيين جديد دعوت مىكرد. (4)
يكى از دوستان امام صادق ، عليهالسلام، به نام «عبدالله بن عطا» مىگويد: از آن حضرت پرسيدم سيره و روش مهدى چگونه است؟ فرمود:
" يصنع ما صنع رسولالله صلىالله و عليه و آله، يهدم ما كان قبله كماهدم رسولالله، امرالجاهلية و يستانف الاسلام جديدا "
"همان كارى را كه رسول خدا انجام داده انجام مىدهد، بدعتهاى موجود را ويران مىكند همچنانكه رسول خدا اساس جاهليت را ويران ساخت و اسلام را نوسازى مىنمايد . (5)
امامصادق،عليهالسلام،فرمود:
" اذا قامالقائم دعاالناس الىالاسلام جديدا و هداهم الى امر قدثر و ضل عنهالجمهور و انما سمىالقائم مهديا لانه يهدى الى امر مضلول عنه و سمىالقائم لقيامة بالحق"
وقتى قائم قيام كند مردم را به اسلام جدیدی فراخواند و آنان را به امرى كه پوشيده شده، رهنمون شود و عامه مردم از او به گمراهى افتادهاند و از آن جهت قائم مهدى ناميده شده كه راهنمايى مىكند به امرى كه از مردم گمشده است و بدين جهت قائم ناميده شده است كه قيام و به حق است. (6)
نعمانى در كتاب الغيبة از ابوبصير و او از كامل از امام باقر ، عليهالسلام، روايت كرده كه فرمود: " ان قائمنا اذاقام دعىالناس الى امر جديد كما دعىاليه رسولالله و انالاسلامبداغريباو سيعود غريبا كما بدا فطوبى للغرباء"
وقتى قائم ما قيام مىكند مردم را به امر تازهاى دعوت مىنمايد چنانكه پيغمبر ،صلىاللهوعليهوآله، مردم را بدينگونه دعوت نمود، اسلام در حال غربت ظاهر شد و به زودى مانند روز اول غريب مىشود، پس خوش به حال غربا. (7)
در روايتى از امامصادق ، عليهالسلام، آمده است:
" اذا قامالقائم سار بسيرة رسولالله الاانه يبينآثار محمدصلىالله و عليهوآله"
وقتى قائم قيام كرد به سيرت رسول خدا رفتار مىكند وليكن آثار محمد ، صلىالله و عليه و آله، را تفسير و بيان مىنمايد. (8)
ابوبصير از امام باقر، عليهالسلام، در يك حديث طولانى روايت مىكند كه فرمود:
"اذا قامالقائم سارالىالكوفه فهدم بااربعه مساجد ولم يبق مسجد على وجهالارض له شرف الا هدمها وجعلهاجماءوسعالطريقالاعظم"
هنگامى كه امام قائم قيام كند به كوفه رود و در آنجا چهار مسجد را ويران كند و مسجد كنگرهدارى در روى زمين نباشد جز اين كه حضرت آن را خراب و هموار سازد و راههاى بزرگ (شاهراهها) را وسيع گرداند و هر بالكنى كه از خانهها به كوچه آمده باشد، خراب كند و سر در خانهها و ناودانهايى كه در كوچههاست از ميان بردارد و هيچ بدعتى به جاى نگذارد جز اين كه از ميان ببرد و سنتى به جاى ننهد جز اينكه آن را بپا دارد... (9)
امامحسنعسكرى، عليهالسلام، فرمود:
"اذاقامالقائمامربهدمالمنار والمقاصيرالتى فىالمساجد"
هنگامى كه قائم قيام كند دستور مىدهد منارهها و اتاقهايى را كه در مساجد مىسازند، خراب نمايد.
راوى مىگويد، با خود گفتم: چرا قائم چنين كارى مىكند؟ ناگاه امام حسن عسكرى ،عليهالسلام، روكرد به جانب من و فرمود:
"معنى هذا انها متحدثة مبتدعه لميبنها نبى و لاحجة"
معنى اين كار اين است كه اينها چيز تازه و بدعتى است كه پيغمبر و امام آن را نساخته است.
حدیثی است که امام صادق (ع) می فرمایند: " و لقد یظهر صبی من بنی هاشم و یامر الناس ببیعته و هو ذو کتاب جدید، یبایع الناس بکتاب جدید، علی العرب شدید. فان سمعتم منه شیئا فاسرعوا الیه"
حضرت بهاءالله در خصوص این حدیث می فرمایند: " خوب وصیت ائمه دین و سرج یقین را عمل نمودند. با اینکه می فرماید: اگر شنیدید که جوانی از بنی هاشم ظاهر شد و می خواند مردم را به کتاب جدید الهی و احکام بدیع ربانی بشتابید بسوی او، مع ذلک جمیع حکم کفر و خروج از ایمان به آن سیّد امکان دادند و نرفتند بسوی آن نور هاشمی و ظهور سبحانی مگر با شمشیرهای کشیده و قلب های پر کینه" .
بلایای وارد بر قائم و پیروان ایشان :
در باره اصحاب حضرت قائم نيز در احاديث و اخبار چنين آمده است كه آنان به خاطر ايمان ، به بلايا و مصائب گرفتار خواهند شد . اصحاب قائم كشته خواهند شد سوخته خواهند شد و زمين از خون آنان رنگين خواهد گشت اين مطلب بطور وضوح در صحيفه فاطميه كه در اكثر كتب اهل تشيع مندرج ميباشد مذكور است .
شيخ كليني در اصول كافي و كتاب وافي و مجلسي در بحار الانوار و شيخ صدوق در اكمال الدين و اتمام النعمه و شيخ رجب برسي در مشارق انوار اليقين صفحه 126 و شيخ طوسي در كتاب الغيبه و شيخ احمد احسايي در شرح الزياره و سيد هاشم بحراني در غايت المرام اين صحيفه را نقل مي نمايد و قسمتي از آن كه در باره اصحاب قائم ذكر شده است چنين است :
" و عليه موسي و بهاء عيسي و صبر ايوب فيذل اوليائه في زمانه تتهادي رئوسهم كما تتهادي رئوس الترك و الديلم فيقتلون و يحرقون و يكونون خائفين مرعوبين يصبغ الارض من دمائهم و يفنواالويل و رنه في نسائهم اولئك اوليائي حقا. "
يعني با قائم است كمال موسي و روشني عيسي و صبر ايوب پس ذليل خواهند شد دوستان او در زمان او به هديه فرستاده خواهد شد سرهاي آنها همانطوريكه سرهاي ترك و ديلم به هديه فرستاده شد پس آنها كشته خواهند شد و سوخته خواهند شد و خائف و مرعوب خواهند گشت زمين رنگين خواهد شد از خون آنان و بلند خواهد شد ناله و گريه از زنهاي آنان و آنان اولياي برحق ما خواهند بود.
تحقیق و جمع آوری : عرفان وفایی
نوروز 88
پىنوشتها:
1) المجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص352.
2) الحرالعاملى، محمدبنالحسن، اثباتالهداة، ج3، ص 542، ح 521 .
3) المفيد، محمدبنمحمدبن نعمان ،ارشاد، خطبه343.
4) المجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص 338.
5) همان، ص 352.
6)المفيد، محمدبنمحمدبن نعمان ، الارشاد، ص343.
7)النعمانى، محمدبن ابراهيم،الغيبة، ص172; المجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص366.
8)الطوسى، محمدبنالحسن، تهذيب الاحكام، ج 2، ص 52; الحرالعاملى ، محمدبن الحسن، همان، ج3، ص 454; المجلسى، محمدباقر، ج 52، ص 381.
9) كتابالغيبة ،ص 131.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر